کد مطلب:78002 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

حکمت 202











و قال علیه السلام: «الجود حارس الاعراض و الحلم فدام السفیه و العفو زكاه الظفر و السلو عوضك ممن غدر و الاستشاره عین الهدایه و قد خاطر من استغنی برایه و الصبر یناضل الحدثان و الجزع من اعوان الزمان و اشرف الغنی ترك المنی و كم من عقل اسیر تحت هوی امیر و من التوفیق حفظ التجربه و الموده قرابه مستفاده و لا تامنن ملولا.» یعنی

[صفحه 1277]

و گفت علیه السلام كه سخاوت و بخشش نگاهبان عرضها و ناموسها است و حلم و بردباری دهن بند سفیه است از هرزه گفتن او و گذشت از گناه زكات ظفر یافتن بر خصم است و فراموشی خدعه ی خادع عوض است از برای تو از خدعه ی كسی كه با تو خدعه كرد و مشورت كردن عین راه یافتن است و به تحقیق كه به هلاكت افتاد كسی كه بی نیاز شد از مشورت به سبب رای خود، صبر و شكیبائی مدافعه می كند با حوادث روزگار و جزع كردن در مصائب معین بر مصائب زمان است و بزرگترین توانگری ترك آرزوست و چه بسیار است عقل اسیر در دست خواهش نفس اماره ی امیر، یعنی عاقل گرفتار در دست جاهل و از جمله ی توفیق و توجیه اسباب خیر است آموختن تجربه ی روزگار و محبت كردن خویشی (ای) است كسب كرده شده، یعنی محبت باعث كسب فایده ی خویشی است و البته امین خود مگردان ملول و رنجیده از تو را.


صفحه 1277.